غزل شمارۀ 616
1. به ناز می رود آن شوخ و باز می نگرد
2. نیازمندیِ اهلِ نیاز می نگرد
3. به صد نیاز کشد ناز هر رقیب ولی
4. نیازِ عاشق مسکین به ناز می نگرد
5. ز ترک چشم وی ای دل حذر که سوی کسان
6. نه بهر لطف پی ترکتاز می نگرد
7. نه دیده سرو و گلی باغبان چو او هرچند
8. به باغ خویش نشیب و فراز می نگرد
9. به کارسازی وصلش گذشت عمر و دلم
10. هنوز در کرمِ کارساز می نگرد
11. نظر به عرض سپاهیست شاه غزنین را
12. ولی به دیدۀ دل در ایاز می نگرد
13. بُوَد جمال حقیقت مشاهد جامی
14. به صورت ار چه به حسن مجاز می نگرد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده