غزل شمارۀ 619
1. چون قدح کز شراب پر گردد
2. چشمم از خون ناب پُر گردد
3. ماهِ نو ساغر آفتاب می است
4. ماه نو ز آفتاب پُر گردد
5. بس که سوزد دلم جهان چه عجب
6. گر ز دود کباب پُر گردد
7. تشنۀ عشق را چه سود کند
8. بحر و بر گر ز آب پُر گردد
9. نکند کار نیمْ قطرۀ آب
10. گر جهان از سراب پُر گردد
11. عالم از تاب خور زبرقعِ تو
12. به یکی رشته تاب پُر گردد
13. حال خود گر رقم زند جامی
14. پشت و روی کتاب پُر گردد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده