غزل شمارۀ 63
1. گوشۀ برقع فتاد از طرف رخ آن ماه را
2. کشف شد نور تجلّی عارف آگاه را
3. سایۀ طوبا نخواهد مایلِ سرو قدت
4. منصب عالی چه لایق همّت کوتاه را
5. درد عاجز دولت وصلت نمی خواهد دلم
6. یاد کن روزی دعاگویان دولتخواه را
7. شد کمان قامتم را رشته های اشک زه
8. تا گشایم بهر صید وصل تیرِ آه را
9. بار هجران تو کوه است این تن لاغر چو کاه
10. طاقت کوهی چنان تا کی بود این کاه را
11. راه دربندست با کوی تو چون رو آورم
12. گرنه لطفت بر من بی دل گشاید راه را
13. کوس خاقانی زند جامی در اقلیم سخن
14. گر فتد نظمش قبول طبع شروانشاه را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده