جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 64

1. ای مَهِ خرگه نشین از رخ برافگن پرده را

2. شاد کن آخر گهی دلهای غم پرورده را

3. گر به گورستان مشتاقان سواره بگذری

4. جان دهد در تن صدای سمّ اسبت مرده را

5. جان به لب آوردیم لب بر لبم نِه یک نفس

6. تا به تو بسپارم این جانِ به لب آورده را

7. بی طلب نتوان وصالت یافت آری کی دهد

8. دولت حج دوست جز رنج بیابان برده را

9. شربت هجران چشیدم فکر جان کندن چه سود

10. چون امید زیست باشد زهر قاتل خورده را

11. گر به خون غلطم چه باک او را که طفل خردسال

12. رقص داند اضطراب مرغ بسمل کرده را

13. نیست وقت تو به جامی خیز تا بر یاد دوست

14. جام می گیریم رغم زاهدِ افسرده را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
* که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
شعر کامل
حافظ
* اگرچه عارض جانان سرشک و روی من دارد
* یکی چون شاخ آذرگون یکی چون برگ نیلوفر
شعر کامل
امیر معزی
* ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
* روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را
شعر کامل
حافظ