جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 646

1. چو می دم با لب جانان من زد

2. زغیرت آتش اندر جان من زد

3. به تَرک عشق پیمان بسته بودم

4. جمالش رخنه در پیمان من زد

5. به میدان همچو گوی افتاد صد سر

6. به هر چوگان که دی سلطان من زد

7. چو باران ریختم از دیده چون برق

8. لب او خنده بر باران من زد

9. گریبانم اجل سوى عدم تافت

10. خیالش دست در دامان من زد

11. عجب مستغنی ام زان روز کان گنج

12. قدم در کلبۀ ویران من زد

13. سرودش ذوق دیگر داد جامی

14. چو مطرب چنگ در دیوان من زد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
* نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
شعر کامل
حافظ
* سخنوران ز سخن پیش تو فرو مانند
* چنان کسیکه به پیمانه خورده باشد بنگ
شعر کامل
فرخی سیستانی
* سر سودای تو در سینه بماندی پنهان
* چشم تردامن اگر فاش نگردی رازم
شعر کامل
حافظ