جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 672

1. هیچ شب تیر غمت بر دل شیدا نرسد

2. که فغانم به مه آهم به ثریّا نرسد

3. آنکه وصل تو ز امروز به فردا انداخت

4. دارم امید کز امروز به فردا نرسد

5. سنگ بر سینه زنان می رود ناله کنان

6. سیل از آن بیم که ناگاه به دریا نرسد

7. از دم پیر طلب چاشنی عشق که بحر

8. رشح او بی مدد ابر به صحرا نرسد

9. محنت بادیه کش گر هوس کعبه کنی

10. کس بدین عیش مُهنّا به تمنّا نرسد

11. همت خویش قوی دار که مرغ دل تو

12. جز بدین بال به سرمنزل عنقا نرسد

13. نفخ روح القدس از هر متنفّس مطلب

14. نزل این فیض جز از خوان مسیحا نرسد

15. هرچه در وقت رسد باش به آن خوش جامی

16. زآنچه در پردۀ غیب است رسد یا نرسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر تن چه زنی گلاب و کافور
* این شعله در استخوان گرفته
شعر کامل
حزین لاهیجی
* نامه تعزیت دختر رز بنویسید
* تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشایند
شعر کامل
حافظ
* ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد
* در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
شعر کامل
حزین لاهیجی