غزل شمارۀ 7
1. زد به رفتار خوش قدت ره ما
2. رَفَعَ الله قَد هُم اَبَدا
3. تو همایی و نیست ظِلّ هُمای
4. جز دو زلف تو دام ظلّهما
5. گر کند غنچه با تو دعوی لطف
6. بر دهانش زند نسیم صبا
7. دیده هر دیده ام جدا دردی
8. تا ز رویِ تو مانده اند جدا
9. تو بلای خدایی و خلقی
10. به دعا خواهد این بلا ز خدا
11. آینه از تو رخ نمی تابد
12. به تو دارند روی اهل صفا
13. هر که دُرهای نظم جامی دید
14. گفت لله درّ ناظمها
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده