جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 6

1. شرف کعبه بود کوی ترا

2. زاده الله تعالى شرفا

3. زایر کوی تو از کعبه گذشت

4. سَرِ کویِ تو کجا کعبه کجا

5. سَرِ من غرقه به خون افتادست

6. تاز تیغ تو فتادست جدا

7. بی تو بر جان دگرم باقی نیست

8. جان اگر رفت ترا باد بقا

9. ساخت همچو مَهِ نو ناشده پیر

10. میل ابروی توام پشت دو تا

11. هر کجا درد، دوا نیز بود

12. چون تو بی درد فتادی چه دوا

13. داشت در بیت حزن جامی جای

14. جاءِنا منک بشیرٌ فنجا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین پرشور از ان کان ملاحت گر جهان گردد
* رگ تلخی درین بستان به بادامی نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* در حسرت بنفشه خطان زمانه است
* چشمی که ما سفید چو بادام کرده ایم
شعر کامل
صائب تبریزی
* دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
* که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
شعر کامل
حافظ