غزل شمارۀ 737
1. آمد نسیم و رایحۀ مشکبار داد
2. مرغانِ باغ را خبر نوبهار داد
3. در روضۀ امید نهالی که رُسته بود
4. بالا کشید و میوۀ مقصود بار داد
5. کوته کنم حدیث گرانمایه قاصدی
6. از ره رسید و مژدۀ اقبال یار داد
7. صوفی به شکر مژدۀ او بزمِ عیش ساخت
8. تسبیح و خرقه را به می خوشگوار داد
9. آمدغبار موكب او همدم نسیم
10. عشاق را جلای بصر زان غبار داد
11. نظّارۀ رُخش همه کس را نداد روی
12. بس خسته دل که جان به ره انتظار داد
13. انداخت سایۀ کرم آن شاه داد بخش
14. جامی بخواه از ستمِ روزگار داد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده