غزل شمارۀ 738
1. از تنت گر قبا گشاده شود
2. گره از کارِ ما گشاده شود
3. صبح دولت دمد چو از رویت
4. سر زلف دوتا گشاده شود
5. درِ غمخانه ام ز بی یاری
6. از صبا بسته یا گشاده شود
7. چون تو مژگان به هم زنی بر دل
8. تیرهای بلاگشاده شود
9. ز ابروی تست هر خدنگ بلا
10. کر کمان قضا گشاده شود
11. هر شب از دست تو به سوی فلک
12. دست های دعاگشاده شود
13. جامیا بر درِ طلب بنشین
14. کاخر این در ترا گشاد شود
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده