جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 754

1. خشتی که روز مرگ مرا زیر سر نهند

2. دارم همین مراد کز آن خاکِ در نهند

3. پیکانِ تو چو سرخ شود ز آتشین دلم

4. خوش آنکه بهرِ داغ مرا بر جگر نهند

5. صد عقد گوهر از مژه ریزم چو آن دو لب

6. قفل عقیق بر درِ دُرج گهر نهند

7. ناید یکی چو دور خطش کز مهندسان

8. بر گل هزار دایره از مشک تر نهند

9. دل شد خراب عشق همان به که عقل و دین

10. زین پس تاج خویش به جای دگر نهند

11. بگشا کمر در انجمن سیمْ ساعدان

12. تا دست ها به خدمت بر کمر نهند

13. شیرین لب مدزد ز جامی که نیست عیب

14. گر پیش طوطیان سخنگو شکر نهند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در کنج قفس چند کنی بال فشانی؟
* بس نیست ترا آنچه ز پرواز کشیدی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* عتاب و لطف ز ابروی گلرخان پیداست
* صفای هر چمن از روی باغبان پیداست
شعر کامل
صائب تبریزی
* آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟
* آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟
شعر کامل
رهی معیری