جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 785

1. به رخسار و جبین و روی و عارض بردی ای دلبر

2. فروغ از صبح و نور از روز و عکس از ماه و تاب از خور

3. فروغ نور و عکس و تاب رویت کرده عاشق را

4. بصر بینا خرد دانا روان روشن ضمیر انور

5. سگ و سنگ در و سگبان و دربان ترا هر شب

6. فتم در پا نهم بر سر برم فرمان شوم چاکر

7. نباشد در همه روم و ری و چین و چگل شوخی

8. چو تو خونریز و شورانگیز و رنگ آميز و جنگ آور

9. به عارض گل به مو سنبل به بر نسرین به تن سیمین

10. به قد طوبا به رخ جنّت به خط طوطی به لب شکر

11. قبا دیباکُله زیبا بدن نازک کمر چابک

12. عبارت خوش، سخن دلکش دهان کوچک میان لاغر

13. به زلف و طرّۀ مشکین و گفتار و لب شیرین

14. سمن سای و قمر فرسای و روح افزای و جان پرور

15. من و حرمان و یأس و رنج و محنت چون بود گِردت

16. حصار از سنگ و سور از روی و درز آهن کلید از زر

17. تویی در گلشن و برزن تویی در خوبی و حشمت

18. گُل حَمْرا بتِ رعنا مه انور شهِ کشور

19. زذوق مستی و مخموری و چشم و لبت دایم

20. کشم خرقه دهم سبحه خرم باده زنم ساغر

21. به فکر و نطق و شعر و خط، و بال خود شدی جامی

22. تھی کن دل فروخور دَم شکن خامه فگن دفتر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی
* همان بهتر که لیلی در بیابان جلوه گر باشد
* ندارد تنگنای شهر، تاب حسن صحرایی
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگرچه عارض جانان سرشک و روی من دارد
* یکی چون شاخ آذرگون یکی چون برگ نیلوفر
شعر کامل
امیر معزی