جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 799

1. دلا ز قیدِ حریفان بی خرد بگریز

2. تو مرغ زیرکی از دام دیو و دد بگریز

3. قبول صحبتِ نیکان اگر نئی باری

4. یکی بکوش و زهم صحبتان بد بگریز

5. بس است ز ابجد عشق ای پسر ترا این حرف

6. که ذکر آب مکن از گفت وگوی جد بگریز

7. گریختن ز حسد تا به کی ز اهلِ صفا

8. اگر صفای دلی داری از حسد بگریز

9. مده به راحتِ فانی حیات باقی را

10. به محنت دو سه روز از غمِ ابد بگریز

11. چو نیست خاصیتی در قبول و رَدّ کسان

12. نه بر قبول کن اقبال و نی ز رَد بگریز

13. خمیر مایۀ هر نیک و بد تویی جامی

14. خلاصی از همه می بایدت ز خود بگریز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون کوه و بیابانرا نبات از عودتر باشد
* کنون شاخ درختانرا لباس از پرنیان باشد
شعر کامل
فرخی سیستانی
* بند بگسل باش آزاد ای پسر
* چند باشی بند سیم و بند زر
شعر کامل
مولوی
* من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
* کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
شعر کامل
حافظ