جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 845

1. سرِ من کاش بودی خاک راهش

2. مگر گشتی لگدگوبِ سپاهش

3. به جان دادن اگر کردیم تقصیر

4. کنون هستیم از جان عذرخواهش

5. شبم شد روشن از رویش بدان سان

6. که روزم تیره از زلف سیاهش

7. به شکل او هلاک خویش خواهم

8. رقیبا برشکن طرفِ کلاهش

9. منه بر زاهد ای دل تهمتِ عشق

10. که می بینم ازین ها بی گناهش

11. هنوز از بادۀ شب سرْ گرانست

12. وگرنه چیست خواب چاشتگاهش

13. چه شد گر کرد جامی دعوی عشق

14. دو چشم خون فشان اینک گواهش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به یک کرشمه که در کار آسمان کردی
* هنوز می پرد از شوق چشم کوکبها
شعر کامل
صائب تبریزی
* خویش من آنست که از عشق زاد
* خوشتر از این خویش و تباریم نیست
شعر کامل
مولوی
* قفس تنگ فلک جای پر افشانی نیست
* یوسف نیست درین مصر که زندانی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی