غزل شمارۀ 883
1. چه خوش دمیده ترا به به گِرد آن عارض
2. بنفشه زار بود خط و گلستان عارض
3. قد تو سرو و تنت گل، رخ ارغوان آمد
4. که دیده سرو گل اندام ارغوان عارض
5. ثبات و صبر و قرار دلم تمام به تست
6. خدای را که ز چشمم مکن نهان عارض
7. زمین شود همه مشک و گلاب چون تو روی
8. به راه مشک فشان زلف و خوی چکان عارض
9. رُخت چو دیدم اشارت کنان که آنک ماه
10. شد از اشارت دستِ منت نشان عارض
11. ز گل خجل شود از لاله منفعل گردد
12. به باغ اگر بنمایی به باغبان عارض
13. نما به تربیت مهر و لطف جامی را
14. زمان زمان سر زلف و زمان زمان عارض
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده