غزل شمارۀ 895
1. حلقی چو گل شکفته و خندان به طرف باغ
2. ما و دلی ز هجر تو چون لاله داغ داغ
3. در باغ اگر نه بوی تو بابم ز هر گلی
4. آهی برآرم از دل و آتش زنم به باغ
5. پوشیده دار غنچه صفت پیرهن زباد
6. تا بوی او چو گُل نشود عطر هر دماغ
7. حاجت مبر به خانۀ همسایه ای رفیق
8. کامشب شرار سینۀ من بس بود چراغ
9. در چابکی طریق تو ورزند نیکوان
10. لیکن خرام کبک دری نیست کار زاغ
11. کی سایه بر سرم فگند آن همای قدس
12. چون بر کلوخ می ننشیند مرا کلاغ
13. فصل بهار و بسته جهانی به عیش دل
14. جامی و درد عشق وز عیش جهان فراغ
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده