جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 915

1. دلت منازل و من کنت منه بالاشواق

2. گذشت مدّتِ هجران و روزگارِ فراق

3. برآمد از مددِ بخت و یاریِ توفيق

4. مراد خاطر مجروح عاشقِ مشتاق

5. به صبر جفت شدیم ارچه پیش ازین می بود

6. زطاق ابروی او دور طاقت ماطاق

7. گرفت آنکه چو جان در درون دل جا داشت

8. بسان مردمک اندر سواد دیده وثاق

9. جدا ز طلعت طاق ابروان چه سود کند

10. که بر فلک کشی از سنگ و خشت طاق و رواق

11. مرا مقام حسینی لقب شهنشاهی است

12. که می زنند نوای محبتش عشّاق

13. از آن مقام مکن راست جامیا آهنگ

14. سوی حجاز که از ساز رفت راه عراق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
* جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را
شعر کامل
حافظ
* ناصحا سودای بدخویی چنین می داردم
* ورنه کس هرگز چنین رسوا نخواهد خویش را
شعر کامل
جامی
* چنین است رسم سرای سپنج
* یکی زو تن آسان و دیگر به رنج
شعر کامل
فردوسی