جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 916

1. به خود گمان من آن بود در بدایت عشق

2. که کوس مُلک زنم زود در ولایت عشق

3. دریغ و درد که هم در میان فرورفتم

4. ندیده بارقۀ لطفی از نهایت عشق

5. ز کارخانۀ عشقم جزین نصیبی نیست

6. که بر زبان گذرد گه گهم حکایت عشق

7. حقوق عشق رعایت چنانچه می باید

8. نیافت زین بود از عاشقان شکایت عشق

9. پیِ نزول هر آیت شنیده ام سببی

10. برون بود ز سبب ها نزولِ آیت عشق

11. زجورِ دهر پناهی گرفته هر بیدل

12. پناه من چه بود سایۀ عنایت عشق

13. چه سود سعی تو جامی به آن بود که نهی

14. زمام مصلحت اندر کف کفایت عشق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک سحر
* راست چون عارض گلبوی عرق کردهٔ یار
شعر کامل
سعدی
* پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
* غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
شعر کامل
حافظ
* انگور نشد غورۀ ماخام سرشتان
* از تاک بریدیم و به مینا نرسیدیم
شعر کامل
حزین لاهیجی