غزل شمارۀ 959
1. چگویم کز غمت چون می تپد دل
2. چو صید غرقه در خون می تپد دل
3. ز روی لطف دستی بر دلم نِه
4. ببین کز دست تو چون می تپد دل
5. چو مرغی کافتد اندر دام صیّاد
6. مرا در زلفت افزون می تپد دل
7. چو آن ماهی که بیرون افتد از آب
8. زبزم وصل بیرون می تپد دل
9. گر از یک جانب آمد عشق چونست
10. که لیلی را چو مجنون می تپد دل
11. نخستین جنبش آمد جنبشِ عشق
12. حریفان را نه اکنون می تپد دل
13. پی تسکین جامی بوسه ای بخش
14. که امروزش دگرگون می تپد دل
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده