جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 97

1. خار غم بیخ فرو برده در آب و گِل ما

2. غنچه کم خاسته زین خار چو پر خون دل ما

3. بس که در راه تو ای کعبۀ جان گریانم

4. بر سرِ آب چو کشتی است روان محمل ما

5. شب برد نالۀ ما خواب رفیقان سحر

6. به که از منزلشان دور بود منزل ما

7. دل نهادیم به بی حاصلیِ خود چه کنیم

8. حاصلی نیست ز سعی دل بی حاصل ما

9. کشتۀ خنجر تسلیم بود عاشق تو

10. نیست حاجت که کشی تیغ پی بسمل ما

11. شغل مرغان اولى اجنحه پروانگی است

12. تا ز شمع رُخت افروخته شد محفل ما

13. جامی از مشکل خود پرده کجا بگشاییم

14. گرنه رشح قلمت شرح کند مشکل ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من دلی ‌دارم ز عشقش گرم و پیش او شوم
* تا مگر بنشاند این گرمی به کافور و گلاب
شعر کامل
امیر معزی
* به پوشیدن ستر درویش کوش
* که ستر خدایت بود پرده پوش
شعر کامل
سعدی
* هم جان بدان دو نرگس جادو سپرده‌ایم
* هم دل بدان دو سنبل هندو نهاده‌ایم
شعر کامل
حافظ