جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 972

1. ساقیا زین هنر و فضل ملوليم ملول

2. ساغری ده که بشوییم ز دل نقش فضول

3. مشکل عشق چو حل می نشود چند نهیم

4. گوش ادراک بر افسانۀ اوهام و عقول

5. سحر از کوی خرابات برآمد مستی

6. لایح از ناصیه اش پرتو انوار قبول

7. گفتمش عاشق درمانده چه تدبیر کند

8. که کشد رخت اقامت به مقامات وصول

9. گفت این مسئله از پیر مغان پرس که اوست

10. واقف جمله مراتب چه فروع و چه اصول

11. در ره حشمت او خاک شو و همّت خواه

12. تا شود غایت مأمول تو مقرون به حصول

13. شیخ شهرت طلب و مسند شیخ اسلامی

14. جامی و زاویۀ نیستی و کنج خمول


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست
* فی الجمله می‌کنی و فرو می‌گذارمت
شعر کامل
حافظ
* میان مهربانان کی توان گفت
* که یار ما چنین گفت و چنان کرد
شعر کامل
حافظ
* چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
* همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
شعر کامل
حافظ