جامی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

مثنوی شمارۀ 7 : متفرقه

1. جامی اگر یافت درین کشتزار

2. فکر تو بر کار زراعت قرار

3. در دل خود تخم قناعت فشان

4. بهتر ازین هیچ زراعت مدان

5. تخم پراکنده که در گِل بود

6. تخم پراکندگیِ دل بود

***

7. نیست در راه صداقت چپ و راست

8. نیست در دین صداقت کم و کاست

9. نقطه ای گر زصداقت باشد

10. آن صد آفت نه صداقت باشد

***

11. الا ای ماه اوج دلربایی

12. که خیل نیکوان را پادشایی

13. مکن تا می توانی بیوفایی

14. که دورست از طریق آشنایی

***

15. زهی در دل ربایی شوخ و چالاک

16. هزاران جان پاکت صيد فتراک

17. به راه توسنت خلقی شود خاک

18. سواره هرگه از راهی برآیی

***

19. شبی خواهم نهان از پاسبانت

20. بمالم رخ به خاک آستانت

21. نگویم هستم از خیل سگانت

22. که چندین خوش نباشد خودستایی

***

23. مکن عزم رحیل ای ترکِ سرمست

24. که خواهد شد عنان عقلم از دست

25. مرا چون رشتۀ جان با تو پیوست

26. نباشد طاقتِ روز جدایی

***

27. چو گل کو را برد باد بهاری

28. به صد تعجیل می رانی عماری

29. من از پی چون جرس نالان به زاری

30. بود رحمی کنی لطفی نمایی

***

31. به جان آمد ز درد دوریت دل

32. غم هجران عجب کاریست مشکل

33. به صورت گرچه رفتی از مقابل

34. هنوز اندر میان جان مایی

***

35. نه دردم را دوا پیدا نه مرهم

36. سزد گر نبودم پروای عالم

37. من و کنج فراق و گوشۀ غم

38. چو دانی آشکارا و نهانی

***

39. گه از دل ناله بر گردون رسانم

40. گهی از دیده سیل خون فشانم

41. تو با صد عشرت اکنون تا کجایی

42. ز حال من چنین غافل کجایی

***

43. برو جامی به سوز و درد درساز

44. مکن چون عود هردم ناله آغاز

45. کسی کو ماند از دلدار خود باز

46. ز درد و غم کجا یابد رهایی

***

47. سقاک الله ای دیار که از دَور روزگار

48. تھی مانده ای ز یار من و جان بی قرار

49. به گِرد تو اشکبار چه پنهان چه آشکار

50. چو ابری که در بهار کند گریه بر چمن

***

51. به هر منزل و مقام که آن سرو خوش خرام

52. به یاران نشسته رام به عشرت گرفته جام

53. وزان جام شادکام به جایی نهاده گام

54. بر آن جای صبح و شام نهم روی خویشتن

***

55. درین دلگشا محل چو فردوس بی بدل

56. ز دوران پر حیل چو بینم بسی خلل

57. کنم تا برِ اجل سرِ رشتۀ امل

58. گھی ناله بر طلل گھی گریه بر دمن

***

59. به هرجا زمین نشین شد آن یار نازنین

60. به چشم من غمین که دارد به تیغ کین

61. به جانم غمش کمین خس و خار آن زمین

62. به از سرو و یاسمین به از سنبل و سمن

***

63. دلی دارم ای نسیم ز هجران او دو نیم

64. چو هر بزم را ندیم تویی ناکشیده بیم

65. گذر کن بر آن حریم که آن مه بود مقیم

66. در آن روضۀ نعیم بگو شرح حال من

***

67. چو آن دیار دلگسل به قتلم دهد سجل

68. وزان قتل تنگ دل به رفتار معتدل

69. به خاکم رسد خجل به جانش کنم بحل

70. ز شوق چو گُل ز گِل زنم چاک پیرهن

***

71. درین خطّۀ خطر حذر جامیا حذر

72. که با طبع نکته ور کنی دعویِ هنر

73. به کف نبود چو زر سخن گر شود گهر

74. کجا یار سیمبر نهد گوش بر سخن


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرانکس که دارد روانش خرد
* سر مایهٔ کارها بنگرد
شعر کامل
فردوسی
* امشب شراب وصلت بر خاص و عام ریزم
* شادی آنک ماهت بر روزنست امشب
شعر کامل
مولوی
* به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
* که منتی است ز شمشیر او به گردن من
شعر کامل
فروغی بسطامی