قسمت 9 - در صفت جود و سخا و بذل و عطای وی
1. بود در جود و سخا دریا کفی
2. ملکش از بحر عطا دریا کفی
3. پر شدی از فیض آن ابر کرم
4. عرصهٔ گیتی ز دینار و درم
5. بزم جودش را چو میآراستم
6. نسبتش با معن و حاتم خواستم
7. لیک اندر جنب او بی قال و قیل
8. معن باشد مبخل و حاتم بخیل
9. بسکه دستش داشتی با بسط، خوی
10. تافتی انگشت او از قبض، روی
11. قبض کف گر خواستی، انگشت او
12. خم نکردی پشت خود در مشت او
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده