جامی_هفت اورنگسلامان و ابسال (فهرست)

قسمت 8 - در صفت کمانداری و تیراندازی وی

1. از کمانداران خاص اندر زمان

2. خواستی ناکرده زه چاچی کمان

3. بی مدد آن را به زه آراستی

4. بانگ زه از گوشه‌ها برخاستی

5. دست مالیدی بر آن چالاک و چست

6. تا بن گوش‌اش کشیدی از نخست

7. گاه بنهادی سه پر مرغی بر آن

8. رهسپر گشتی به هنجار نشان

9. ورگشادی تیر پرتابی ز شست

10. بودی‌اش خط افق جای نشست

11. گرنه مانع سختی گردون شدی

12. از خط دور افق بیرون شدی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم، ای دل، مرو آنجا که گرفتار شوی
* عاقبت رفتی و آن گفت منت پیش آمد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* گلش یکسر به رنگ ارغوان بود
* ولیکن با نشاط زعفران بود
شعر کامل
وحشی بافقی
* من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
* که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
شعر کامل
حافظ