جامی_هفت اورنگیوسف و زلیخا (فهرست)

قسمت 45 - در خاتمهٔ کتاب

1. بحمدالله که بر رغم زمانه

2. به پایان آمد این دلکش فسانه

3. ورق‌ها از پریشانی رهیدند

4. به دامن پای جمعیت کشیدند

5. چو گل هر دم رواجی تازه‌شان باد!

6. ز پیوند بقا شیرازه‌شان باد!

7. کتابی بین به کلک صدق مرقوم

8. به نام عاشق و معشوق مرسوم

9. ز نامش طوطی آسای‌ام شکرخا

10. چو بردم نام یوسف با زلیخا

11. بود هر داستان زو بوستانی

12. به هر بستان ز گل‌رویان نشانی

13. هزاران تازه گل در وی شکفته

14. دوصد نرگس به خواب ناز خفته

15. به هر سو جدول از هر چشمه ساری

16. پر از آب لطافت جویباری

17. نظر در آبش از دل غم بشوید

18. غبار از خاطر درهم بشوید

19. ز جانش سر زند سر وفایی

20. ز جیب آرد برون دست دعایی

21. ز موج بهر الطاف الهی

22. کند این تشنه لب را قطره‌خواهی

23. چو آرد تازه گل‌ها را در آغوش

24. نگردد باغبان بر وی فراموش

25. سخن را از دعا دادی تمامی

26. به آمرزش زبان بگشای جامی!


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
* نوبت لطف و عطاست بحر صفا در صفاست
شعر کامل
مولوی
* چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
* چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* ساعتی کز درم آن سرو روان بازآمد
* راست گویی به تن مرده روان بازآمد
شعر کامل
سعدی