کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1017

1. دارم ز ابروان تو چشم عنایتی

2. کر نازم اره کشی نکنندم حمایتی

3. چشم تو بیگه کش و من زنده همچنین

4. از غمزه تو نیست جزاینم شکایتی

5. بیرون از آنکه بیتو نخواهم وجود خویش

6. از بنده در وجود نیاید جنایتی

7. رویت که آیتیست ز رحمت بر ابروان

8. زاهد چو دید خواند به محراب آیتی

9. آنی که دارد آن به و این غم کرو مراست

10. آن غایتی ندارد و این هم نهایتی

11. پیش رقیب قدر سگ کو شناختم

12. کو می کند بندر گدارا رعایتی

13. گر بر درت رقیب گدا باش با کمال

14. غوغا بود دو پادشه اندر ولایتی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
* بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست
شعر کامل
مولوی
* مده ای حکیم پندم که به کار درنبندم
* که ز خویشتن گزیرست و ز دوست ناگزیرم
شعر کامل
سعدی
* جهان چون شما دید و بیند بسی
* نخواهد شدن رام با هر کسی
شعر کامل
فردوسی