کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 121

1. چشم مسلمان کش تو کافر مست است

2. هندوی زلف تو آفتاب پرست است

3. دل که ز دستم برفت و با تو در افتاد

4. زود بیفتد ز با چو رفته ز دست است

5. زلف تو در چشم ما بی تدش صید

6. زانکه به دریا فکنده این همه شست است

7. باد به گلزار زانک بوی نو آورد

8. شاخ گل تازه را همیشه شکست است

9. پیش تو کردند باز وصف قد سرو

10. مرغ به بانگ بلند گفت که پست است

11. لطف تو گفتا به مرحبا دهمت دست

12. لطف تو با ما همیشه از سر دست است

13. غمزه اش این کمال حاضر دل باش

14. شیشه نگه دار از آن حریف که مست است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنفشه زان در آب انداخت قلاب
* که ماهی‌بد ز عکس بید در آب
شعر کامل
وحشی بافقی
* چرا از دست می رفتم،چرا بیمار می بودم؟
* اگر می بود بربالین من سیب زنخدانش
شعر کامل
صائب تبریزی
* رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
* که بر من و تو در اختیار نگشادست
شعر کامل
حافظ