کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 184

1. شادی نیافت هر که غم دلبری نداشت

2. در سر هوای مهر پری گستری نداشت

3. در حیرتم زآدمینی که به عمر خویش

4. سودای عشق روی پر پیکری نداشت

5. با ما سری به وصل در آور که گیسویت

6. در پا از آن فتاد که با ما سری نداشت

7. چون باد رفت کشتی عمرم بر آب چشم

8. اگر چه ثقیل بود ولی لنگری نداشت

9. و دل در سواد زلف تو گم کرد راه عقل

10. شب بود و او غریب مگر رهبری نداشت

11. از هر جهت کمال به سوی تو کرد روی

12. زیرا که چشم مرحمت از دیگری نداشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با صدهزار جام می سرخ مشکبوی
* با صدهزار برگ گل سرخ کامگار
شعر کامل
منوچهری
* تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
* تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم
شعر کامل
حافظ
* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی