کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 225

1. گر یار طبیب درد من نیست

2. دردا که امید زیستن نیست

3. بیمار را به تندرستی

4. جز ناله درون پیرهن نیست

5. هر سر که برید از در یار

6. ماند به سری که بریدن نیست

7. رویت همه با چراغ جستم

8. شمع به هیچ انجمن نیست

9. ماند به تو غنچه این قدر هست

10. کو را سخن و نرا دهن نیست

11. توبه ز نو بود بت شکستم

12. مؤمن نبود که بت شکن نیست

13. عالم سخن کمال بگرفت

14. امروز جز این سخن سخن نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بوی گل و بانگ مرغ برخاست
* هنگام نشاط و روز صحراست
شعر کامل
سعدی
* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای
* بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما
شعر کامل
حافظ