کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 254

1. مرا بی محنت او راحتی نیست

2. که تا عیشی نباشد عشرتی نیست

3. بسی دیدم نعیم و ناز عالم

4. ز ناز دوست خوشتر نعمتی نیست

5. بگوخونم بریز از کس میندیش

6. که خون بی کسان را حرمتی نیست

7. گناهش مینویسی ای فرشته

8. ترا خود هیچ انسانیتی نیست

9. به چشمش گر کم از خس می نمایم

10. خسی را این هم اندک عزتی نیست

11. من ومهرش که در خیل گدایان

12. چو من درویش صاحب همتی نیست

13. کمال اینجا چه درویشی فروشی

14. که شاهان را برین در قیمتی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
* بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
شعر کامل
حافظ
* یادگار جگر سوخته مجنون است
* لاله ای چند که از دامن صحرا برخاست
شعر کامل
صائب تبریزی
* خورشید عارض او چون ذره برده تابم
* بالای سرکش او چون سایه کرده پستم
شعر کامل
فروغی بسطامی