کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 284

1. بار از ستیزه کینه باران بجد گرفت

2. آزار ریش په نگاران بجد گرفت

3. دیدند عاشقانش و آغاز گریه کرد

4. گفتم درا به خانه که باران بجد گرفت

5. دل با خیال آنکه سپاهان مبارکند

6. سودای زلف و خال نگاران بجد گرفت

7. افتاده را چو چاره نباشد ز دستگیر

8. بیچاره زلف یم عذاران بجد گرفت

9. کردند خاص و عام همه نسبتش به هزل

10. زاهد که طمعن باده گساران بجد گرفت

11. پیر مرید گیر چو لولی مفت فتاد

12. سوی کسان چو آپنه داران بجد گرفت

13. بی روی پار چشم نرت گریه را کمال

14. این بار چو ابر بهاران بجد گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مکن شتاب به رفتن که می رود جانم
* اگرچه عمری و نبود عجب شتاب از تو
شعر کامل
جامی
* صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
* هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
شعر کامل
حافظ
* دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
* تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
شعر کامل
حافظ