کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 331

1. با سرود و آه و ناله میرود اشکم چو رود

2. در پیش مستان محبت این بود رود و سرود

3. عاشقان را در محافل ناله سازد سر بلند

4. مطربان را در مجالت آبرو باشد ز رود

5. با سرشکم دجله و جیحون دو بار آشناست

6. از دو رود دیده ما باد بر باران درود

7. تا چرا نبغ تا خودو زره گردد سپر

8. جنگها شد گاه ما را با زره گاهی بخود

9. شوق بالای تو خون از چشم ما بر خاک ریخت

10. هر کجا سیلی که آمد آمد از بالا فرود

11. گفتم از سیب سمرقندی به و نار خجند

12. با زنخدان و لب چون قند گفتا به نبود

13. گر نگیری چست و چابک سیب سبعینش کمال

14. پیش اهل عشق باشی کاهل زیر و فرود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ظالم بمرد و قاعدهٔ زشت از او بماند
* عادل برفت و نام نکو یادگار کرد
شعر کامل
سعدی
* گر نثار قدم یار گرامی نکنم
* گوهر جان به چه کار دگرم بازآید
شعر کامل
حافظ
* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* شب تیره گشت از جهان ناپدید
شعر کامل
فردوسی