کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 333

1. با غم عشق تو دل کیست که محرم باشد

2. با لب لعل تو جان چیست که همدم باشد

3. هر کرا دولت سودای تو شد دامن گیر

4. فارغ از محنت و آسوده دل از غم باشد

5. نسبت روی تو چنان نتوان کرد به ماه

6. که به حسن از رخ زیبای تو پر کم باشد

7. خنک آن جان که شد از آتش سودای نور گرم

8. خرم آن دل که به غمهای تو خرم باشد

9. گر دمی دست دهد روی تو دیدن مارا

10. حاصل از عمر گرانمایه همان دم باشد

11. مفلس کوی مغانرا به خرابات غمش

12. دولت جام به از مملکت جم باشد

13. گر ببوسیدن پایت برسد دست کمال

14. او بدین پایه به عشاق مقدم باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود
* می ده که عمر در سر سودای خام رفت
شعر کامل
حافظ
* گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
* گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
شعر کامل
حافظ
* همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
* که استخوان خورد و جانور نیازارد
شعر کامل
سعدی