کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 343

1. به روی دوست که رویش بچشم من نگرید

2. به خاک پاش که آن ره بروی من سپرید

3. با گذشتن از آن مو نشان بی چشمیست

4. چو چشم نیست شما را به چشم من نگرید

5. حرام باد شما را چه می خورید غمش

6. غم من است غم او غم مرا مخورید

7. همین که نام گدایان او کنید شمار

8. مرا نخست گدای کمین او شمرید

9. کر بگوی با مگان به شکر گفتار

10. که نازک است رخ بار از آن طرف مپرید

11. بر اهل زهد بستم کنان گذشت و بگفت

12. عجب که عمر گذشت و هنوز بیخبرید

13. از بعد آنکه در دوست باز بافت کمال

14. اگر بهشت بجوید به دوزخش بپرید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
* که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
شعر کامل
حافظ
* ز ناله ای که کند خامه می توان دانست
* که کوه درد به دل صاحب سخن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی
* کردی ز بساط زر زرین تره را بستان
شعر کامل
خاقانی