کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 344

1. بس شد ز توبه ما را با پیر ما که گوید

2. یعنی به می فروشان این ماجرا که گوید

3. پیر مغان دهد می با ما و شیغ نوبه

4. طالب بگو ارادت زین هر دو با که گوید

5. خود بین هنر شناسد عیب خداشناسان

6. امروز عیب رندان جز پارسا که گوید

7. گر چنگ پیش ننهد پانی به دلنوازی

8. سوی شرابخانه ما را صلا که گوید

9. دلبر مگر به عاشق دشنام داد ور نی

10. بی مرحمت کسی را چندین دعا که گوید

11. گونی مرا رقیا هستم سنگ در او

12. این نام آدمی را زیبد ترا که گوید

13. از زاهدی برندی کردی کمال توبه

14. جز پاکباز قادره ترک دعا که گوید

15. بعد از تو از فرینان در قرنها ازینسان

16. شعر تر مخیله سر تا پا که گوید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر جامه که بر قامت عشاق بریدند
* عشق تو به سر پنجه قدرت کفنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
* به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
شعر کامل
حافظ
* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی