کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 397

1. دگر گفتی نجویم بر تو بیداد

2. مبارک مرد و آنگه کردی آزاد

3. چه منت باشد از میاد بیرحم

4. که پای مرغ بسمل کرده بگشاد

5. چه حاصل زآنکه شیرین از لب خویش

6. پس از کشتن دهد حلوای فرهاد

7. فراموشم نخواهی شد چو الحمد

8. در آن دم که به تکبیر آوری باد

9. به بادت می فرستم خدمت و باز

10. نمی خواهم که بر تو بگذرد باد

11. شدم خاک و به هر سو برد بادم

12. کسی کز دوست دور افتد چنین باد

13. کمال از خون دل تر سازه نامه

14. سلام خشک چون نتوان فرستاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
* خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
* حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
شعر کامل
سعدی
* تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
* ببرد قیمت سرو بلندبالا را
شعر کامل
سعدی