کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 435

1. از برگ گل که نسیم عبیر می آید

2. نسیم اوست از آن دلپذیر می آید

3. حدیث کوثرم از یاد می رود به بهشت

4. چو نقش روی و لبش در ضمیر می آید

5. برپخت خون عزیزان عجبتر آنکه هنوز

6. از خردی از دهنش بوی شیر می آید

7. ندیدم آن رخ و از غم شدم بر آن در پیر

8. جوان همی رود آنجا و پیر می آید

9. بیا به حلقه رندان که این چنین منظور

10. میان اهل نظر بی نظیر می آید

11. کسی که جامه برد بر قدرت کی آید راست

12. به لطف چو بیش از حریر می آید

13. کمال دیده نخواهد ز قامتت بر دوخت

14. اگر معاینه بیند که تیر می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خون می خورد کریم ز مهمان سیر چشم
* داغ است عشق از دل بی آرزوی من
شعر کامل
صائب تبریزی
* بکوشیم وز کوشش ما چه سود
* کز آغاز بود آنچ بایست بود
شعر کامل
فردوسی
* به نوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرای
* کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای
شعر کامل
سعدی