کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 437

1. از آن میان هیچ اگر نشان باشد

2. این خبر هم در آن دهانه باشد

3. گر میان باشد شه بزیر قبا

4. خرقة بنده در میان باشد

5. وره دهان گویمش که هست آن نیز

6. سخنی از سر زبان باشد

7. دل ز سرو روان او زنده است

8. همه کس زنده از روان باشد

9. گو برو جان و جا به او بگذار

10. که مرا او بجای جان باشد

11. عقل گفت لر به حسن آنی هست

12. آن قد و ابروی فلان باشد

13. این چه جای تأمل است کمال

14. الف و نون برای آن باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
* رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
شعر کامل
مولوی
* بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی‌ست
* شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالی‌ست!
شعر کامل
هلالی جغتایی
* به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز
* که گر بدو رسی از شرم سر فروداری
شعر کامل
حافظ