کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 439

1. زان پیشتر که دیده جمال تو دیده بود

2. نقش تو در سراچه دل بر کشیده بود

3. از سایه پر مگس آزرده شد رخت

4. بهر شکر مگر سوی آن لب پریده بود

5. رخسار زرد عاشق آن رخ به زر خرید

6. او خود چو بندگان دگر زر خریده بود

7. یوسف بین و حسن مبین کارد در میان

8. آن تیغ غمزه بود که کفها بریده بود

9. باربد نیغ و تیر شب هجر بر سرم

10. دور از تو بین چها بسر من رسیده بود

11. گونی که بود عکس بناگوش بار و در

12. بر برگ گل که قطره باران چکیده بود

13. غارنگره معانی مجموعه کمال

14. دزدیده هرچه بافت سخن در جریده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یارب از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده
* چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده
شعر کامل
صائب تبریزی
* غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
* که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست
شعر کامل
حافظ
* به مویی بسته صبرم نغمۀ تار است پنداری
* دلم از هیچ می رنجد دل یارست پنداری
شعر کامل
نظیری نیشابوری