کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 441

1. ز غمزه های نو چندانکه ناز میبارد

2. مرا ز هر مژه اشک نیاز می بارد

3. سرشک ماز تو باران نو بهاران است

4. که لحظه ای نستاده است و باز میبارد

5. بریخت پیکر محمود و چشم او در خاک

6. هنوز خون بفراق ایاز می بارد

7. ز دوری به روی تو چشم بیدارم

8. ستاره ها بشبان دراز می بارد

9. ز خنده هاش که میریزدم نمک به جگر

10. ملاحت از لب آن دلنواز میبارد

11. چو دوری از رخ او بی صفائی ای صوفی

12. گر از جبین تو نور نماز می بارد

13. دلیل سوختگیهاست گریه های کمال

14. که اشک شمع ز سوز و گداز می بارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
* من چه دانستم که خواهد پنبه گوشم شدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* با طلب مطلوب را همخانه می یابیم ما
* نور شمع از جبهه پروانه می یابیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه لطیفست قبا بر تن چون سرو روانت
* آه اگر چون کمرم دست رسیدی به میانت
شعر کامل
سعدی