کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 519

1. مهره روی تو نه در خورد من مسکین بود

2. چه کند بنده چر تقدیر خداوند این بود

3. بر نیامد بهوای دل دیوانه خویش

4. ز آنکه فرهاد نه مرد هوس شیرین بود

5. هر که او روی نکو دید و دل از دست نداد

6. نه دلی داشت به هیچ خبری از دین بود

7. بسکه چشمم ز فراق رخ او اشک فشاند

8. در شب هجر فراغه زمه و پروین بود

9. خاک در دیده این بخت که خفت و نشناخت

10. قدر آن شب که مرا خاک درت بالین بود

11. این همه چاشنی از ذوق لبت بافت کمال

12. ور نه اول سخن او نه چنین شیرین بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرد زان طیره گشت الحق مرا گفتا که با من هم
* به گز مهتاب پیمایی به گل خورشیداندایی
شعر کامل
انوری
* ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
* نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
شعر کامل
حافظ
* دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
* که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
شعر کامل
حافظ