کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 522

1. به من عید شد مبارک باد

2. عیدی عاشقان چه خواهی داد

3. عیدی و عید ما مه رخ تست

4. عید ما بی رخ تو عید مباد

5. گفته پرسم از تو عید دگر

6. . کاین وعده هم بعید افتاد

7. جانم از غم رهان چون عید رسید

8. عبد زندانیان کنند آزاد

9. عید شد بگذر از وعید کمال

10. عید سازند خاطر همه شاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تن مسکین من بگداخت چون موم
* دل غمگین من بشکافت چون نار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* خواهی حنای پا کن و خواهی نگار دست
* من مشت خون خویش نمودم حلال تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* در خرابات چه حاجت به مناجات من است
* دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی