غزل شمارۀ 548
1. هرگز ز زلف خویان بوی وفا نباید
2. گر تو شنیدی این بو باری مرا نیاید
3. مشتاق پای بوسم زآن بر سرم نباتی
4. منعم ز بیم خواهش پیش گدا نیاید
5. دی گفته ای به تحفه آرید سر بر این د
6. عاشق به سر بیابه آنجا اما به پا نیاید
7. پیش تو بهر نام است آمده شد رقیبان
8. دور از خدا، به کعبه بهر خدا نباید
9. گر خرمیم و خندان از عمر نشریم آن
10. روزی که از تو ما را درد و بلا نباید
11. عاشق نخواست دنی از دوست بلکه عقبی
12. حرص و لئیم طبعی از پادشاه نیاید
13. نطع کمال خوشتر از فرش پادشاهان
14. کز پوریای رندان بوی ریا نیاید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده