کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 552

1. هزار سرو که در حد اعتدال برآید

2. به قامتت نرسد گر هزار سال برآید

3. شی میان گلستان ز چهره پرده برافکن

4. که به فرو روده و گل به انفعال برآید

5. از سر حسن نو الآ به نقطه نبرد پی

6. خط عذاره تو چندان که گرد خال بر آید

7. اگر چه صبح برویت ز آفتاب زند دم

8. کجا ستاره به خورشید بیژوال برآید

9. على الصیاح تفال بروی خوب تو کردم

10. که تا از آن ورق گل مرا چه فال برآید

11. برآمد اول خط زلف سرکش تو بفالم

12. بشارتست به دولت چوه حرف دال بر آید

13. تنم به فکر میان تو شد بشکل (هلالی)

14. تصوری نه هنوزش کزان خیال براید

15. به حسرت لب لعل تو قطره های سرشکم

16. بهر زمین که چکد چشمه زلال براید

17. کمال عرض تمنا به ماء عارض او کن

18. که گر برآید امیدی از آن جمال برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
* دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
شعر کامل
سعدی
* سنگ اگر در مرگ عاشق خون نمی گرید، چرا
* بیستون از لاله نخل ماتم فرهاد بست؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان
* باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
شعر کامل
حافظ