کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 574

1. چراغ عمر ندارد فروغ بی رخ پار

2. کراس زهره که بیند طلوع انور یار

3. حدیث عشق مگو جز به رند باده پرست

4. که اهل زهد ندانند سر این اسرار

5. از علم زهد گذر دست از آن بیر و بشوی

6. که سر حجاب را تست مخامه خود دستار

7. تو گر ز مستی و هستی ز حمله بیخبری

8. بنوش جام می عشق تا شوی هشیار هزار

9. بروی دوست نه تنها من و تو حیرانیم

10. بلیل مستند اندر این گلزار

11. ز کوی عشق مرو سوی کعبه اسلام اضام

12. که هیچ کار نیاید ز صورت دیوار

13. اگر کمال بسوزد ز عشق نقصان نیست

14. به سوختن نرود زر سرخ را مقدار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صحرای عدم لاله ستان شد چو شهیدان
* با داغ تو رفتند به خون غرقه کفن ها
شعر کامل
جامی
* وعدۀ لطف و کرم را مکن ای دوست خلاف
* کز کریمان نسزد آنچه خلاف کرم است
شعر کامل
جامی
* چون طره عنبر شکنش در شکن افتد
* از سنبل تر سلسله برنسترن افتد
شعر کامل
خواجوی کرمانی