کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 604

1. کشت چشم توأم به شیوه و ناز

2. نظری سوی کشتگان انداز

3. خستگانرا به پرسشی دریاب

4. به بیدلانرا به وعده های بنواز

5. دل بیچاره شد ز هجر تو خون

6. چاره کار او به وصل بساز

7. امشب افکن ز روی خویش نقاب

8. شمع مجلس ز شرم گر بگداز

9. ما گدائیم و مفلس و نو کریم

10. ما غریبیم و تو غریب نواز

11. از تو سر گر طلب کنند ای دل

12. جان بنه بر سر و روان در باز

13. عاقبت زلف او بدست آری

14. گر بیابی کمال عمر دراز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
* در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
شعر کامل
مولوی
* غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی
* که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* به منزل رسید آنک پوینده بود
* رهی یافت آن کس که جوینده بود
شعر کامل
فردوسی