کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 613

1. تو زما وصف آن جمال مپرس

2. لب او بین و از زلال مپرس

3. عقل گفتا به روی او چو نی

4. گفتمش روی بین و حال مپرس

5. گفته ای در سر که رفت سرت

6. چون شد این قصه پایمال مپرس

7. ای دل احوال ضعف خود ز طبیب

8. چون نباشد ترا مجال مپرس

9. با تو ای بی وفا که گفت بگوی

10. که همه عمر از کمال مپرس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز
* همه شب ذکر تو می‌رفت و مکرر می‌شد
شعر کامل
سعدی
* ای که دیدی قتل من در پای آن سرو سهی
* شحنه را ز این فتنه واقف کن که: قاتل می‌رود
شعر کامل
اوحدی
* مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
* گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
شعر کامل
سعدی