کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 686

1. ای زنگیان زلف ترا شاه چین غلام

2. آئینه دار حاجب رویت به تمام

3. شد روشنم که منزل سرو است جویبار

4. کز چشم من نمی رود آن سرو خوش خرام

5. دل انتظار وعده وصل تو میکشد

6. مسکین دل شکسته که دارد خیال خام

7. جانم به لب رسید چو زلف تو بگذرد

8. آید به لب هر آینه چون بگذرد ز کام

9. چشمم چو دید روی تو در تاب زلف گفت

10. صبح امید است که شد پایبند شام

11. خونش حلال باد که بی موجبی کند

12. نظارۂ جمال نو بر عاشقان حرام

13. هر کس ز ننگ و نام طریقی گزیده اند

14. با عشق تو کمال بر آمد ز ننگ و نام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
* چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد
شعر کامل
حافظ
* ز حال ما دلت آگه شود مگر وقتی
* که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت
شعر کامل
حافظ
* پری رویی و مه پیکر سمن بویی و سیمین بر
* عجب کز حسن رویت در جهان غوغا نمی‌باشد
شعر کامل
سعدی