کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 720

1. خیال چشم و ابرویت شبی در خواب میدیدم

2. تو گونی جادوان مست در محراب میدیدم

3. ز دست چشم و دل آندم تن غمدیده خود

4. گهی در آتش محنت گهی در آب میدیدم

5. را تمنای رخ و زلفت چو میکردم در آن سودا

6. بروز روشن آن ساعت شب مهتاب میدیدم

7. به گرد خاطر غمگین چرا گشتی می رنگین

8. گر از جام لبت جان را دمی سیراب میدیدم

9. چو خاک آستان تو همی آید بچشم من

10. گشاده بر در بختم دری ز آن باب میدیدم

11. ز هجرت سوختم راحت نمی کردم تمنائی

12. ولی هر گونه محنت را بی اسباب میدیدم

13. کمال خسته را هر دم به یاد لعل دربارت

14. روان از چشمه چشمش عقیق ناب میدیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به حکم عقل عمل در طریق عشق مکن
* که راه دور کند رهبری که دانا نیست
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* گوید تا تو با تویی هیچ مدار این طمع
* جهد نمای تا بری رخت توی از این سرا
شعر کامل
مولوی
* به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
* به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
شعر کامل
حافظ