لینک اشتراک گذاری
کپی شد
کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 719

1. خال ب نسته داغ جانم

2. دل سوخته اینه و کشته آنم

3. خاکی که بر آن نشان آن پاست

4. از آب بقا دهد نشانم

5. تارخ نهمش پس از قنا نیز

6. شطرنج کنید از استخوانم

7. چندم ز در ای رقیب رانی

8. منهم ز سگان آستانم

9. از چشم تو داد خواستم گفت

10. من ترکم و پارسی ندانم

11. نادیده زمان وصلت ای دوست

12. نرسم ندهد اجل امانم

13. هندوی مبارک است گفتی

14. در فال نو خال دلستانم

15. من نیز در آن سرم که صد جان

16. در پای مارکت نشانم

17. در پیش کمال اگر نشینی

18. بردیده روشنت نشانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* همدم خود شو که حبیب خودی
* چاره خود کن که طبیب خودی
شعر کامل
رهی معیری
* ما سبکروحان به بوی سیب غبغب زنده ایم
* سبزه ما آب از چاه زنخدان می کشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به منزل رسید آنک پوینده بود
* رهی یافت آن کس که جوینده بود
شعر کامل
فردوسی